بخش اول – تنها
همیشه در خواب هایش پدر را می دید
روزی که ناپدید شد ، وقتی که بسیار کوچک بود
آنقدر کوچک که چیزی به یاد نیاورد
صحنه ای را بارها و بارها در خواب هایش می دید
که پدر او را داخل کمد می گذارد
ـ عزیزم
بخش اول ـ آتش
( توجه : این داستان برای کودکان و نوجوانان زیر پانزده سال مناسب نیست ، داستان در ژانر وحشت میباشد)
مردم شهر با فاصله ی حدود بیست متری در اطراف خانه در حال سوختن ایستاده بودند
هیچکس